ایدههای تجاری ۲
یکی از اولین قدمها برای راه اندازی یک کسب و کار، داشتن ایدههای تجاری موفق است. بدون ایده سفر ما بدون مقصد است. ایده یک عامل بسیار مهم و چالش برانگیز برای توسعه و برای موفقیت کسب و کار ما امری مهم است. یکی دلایل مهم شکست کسب و کارهای جدید این است که اغلب افراد تمایل دارند ایدههای خود را بدون بررسی و تفکر به بازار ارائه دهند. این در حالی است که فاکتورهای زیادی وجود دارد که باید قبل از ایجاد ایده تجاری در نظر بگیریم.
ایدههای تجاری:
۱. مقیاس پذیری:
یکی از مهمترین ویژگیهای یک ایده تجاری خوب، مقیاس پذیر بودن آن است. مقیاس پذیری به کسب و کارها این اجازه را میدهد که در جایگاه خود به سرعت رشد کنند. مثلا یک مدل کسب و کار به ما این امکان را میدهد که با گذشت زمان، سود و درآمد خود را بدون هیچ هزینه اضافی چند برابر کنیم. اگر ایده کسب و کار فوق العادهای داشته باشیم که با گذشت زمان مقیاس پذیر نباشد کسب و کار ما رشد نمیکند.
یک شرکت خودروسازی فرضی را در نظر میگیریم. اگر این شرکت بخواهد میزان تولید خودروهای خود را دو برابر کند باید کارخانههای جدیدی بسازد. بعلاوه تجهیزات خط تولید، به پرسنل جدید تولید و فروش هم نیاز خواهد داشت که زمان و هزینههای زیادی را به شرکت تحمیل خواهند کرد. اما شرکتهای جدید در دنیای تکنولوژی برای دو برابر شدن تعداد مشتریان، زمان و هزینه بسیار کمتری نیاز دارند. پس میتوانند به راحتی و به سرعت رشد کنند.
۲. حل کردن یک مشکل:
همه ایدههای عالی از این واقعیت سرچشمه می گیرند که به حل مسائل به روشی منحصر به فرد بپردازند تا مشکلات مشتریان را حل کنند. یکی از نمونههای عالی کسب و کارها که مشکل را حل میکند اوبر یا اسنپ است. این سازمانها به عنوان یک واسط بین مسافران و رانندهها با اشارهي یک دکمه کمک کرده است.
۳. وجود بازار بالقوه یا ایجاد بازار جدید:
اگر از قبل بازاری مستعد برای کسب و کار ما وجود داشته باشد به راحتی میتوانیم در آن ورود پیدا کنیم. داشتن بازار بالقوه میتواند ما را برای ورود هوشمندانه آماده کند. ما میبایست بر بازار جدید تسلط داشته باشیم و با پرکردن خلاءهای موجود، با محصولی جدید و خلاقانه وارد بازار کار جدید شویم. نمونه بارز در این زمینه اپل است. با اینکه قبل از آیپد تبلتهای دیجیتال کمی وجود داشت، اما اپل به سرعت کمبودهای موجود در بازار را پر کرد و با رفع آنها آیپد را امروزه به یک نام آشنا تبدیل کرد.
۴. انتخاب بازاری با رقابت کمتر:
هرچه قدر ایدههای ما منحصر به فردتر و خلاقانه تر باشد، رقابت کمتری در بازار پیدا میکنیم. یک ایده منحصر به فرد به ما کمک میکند تا با امتیاز ویژه وارد بازار شویم و سود بیشتری کسب کنیم.
۵. پتانسیل رشد بازار:
افرادی که به دنبال ایدههای تجاری سودآور هستند باید مطمئن شوند که وارد بازار راکد نمیشوند. اما بازارها میتوانند چرخههای اوج را طی کنند. ورود به بازاری که روند نزولی دارد، به اعتبار و کسب و کار ما لطمه وارد می کند. یک راه عالی برای تجزیه و تحلیل عملکرد بازار، بررسی بازار و دادههاست.
۶. پایداری:
ایدههای تجاری برتر همیشه در بلندمدت پایدار هستند. برای پایدار کردن ایده کسب و کار ما به وجود منابع حمایت کننده که موجب پایداری ایده ما میشود نیاز دارد. ضمن اینکه بدون چشمانداز و دورنما نمیتوان یک ایده پایدار داشت. پس چشم انداز و هدفگذاری یک رکن اساسی است.
۷. سودآوری:
ایدههای تجاری برتر همیشه سود آورتر هستند. برای مطمئن شدن از داشتن ایده تجاری سود آور اطمینان پیداکنیم که یک پیش بینی مالی از کسب و کار انجام می دهیم. اگر سرمایه گذاریها و منابع کافی نیست باید مطمئن شویم که ایده کسب و کار ما قادر به جذب سرمایه میباشد.
۸. مدیریت صحیح:
ایدههای تجاری موفق همیشه با مدیریت شروع میشوند. کارآفرینان با ایده های تجاری باید مهارتهای مدیریتی مناسبی داشته باشند تا مطمئن شوند که زمان و منابع مالی هدر نمیرود. با وجود چند کارمند کسب و کار ما اگر بخواهد در مسیر برنده باقی بماند به مدیریت مناسب نیاز دارد.
۹. شناسایی خطرات برای نظارت و کاهش آنها:
آینده هر کسب و کاری نامشخص است و تحت تاثیر عوامل زیادی قرار دارد. نکته کلیدی این است که موانع و خطرات در سرمایه گذاری را شناسایی کنیم و همیشه در جهت اجتناب یا کاهش آنها برای جلوگیری از زیان تلاش کنیم. هر چه خطرات و موانع بیشتری را شناسایی کنیم راهبردهای بیشتری برای مبارزه با آنها در اختیار داریم.
۱۰. منحصر به فرد:
همه ایدههای برتر در جهان یک وجه اشتراک دارند و این منحصر به فرد بودن آنها بود که کمک کرد تا به پیشگامان صنعتی تبدیل شوند. با گذشت زمان بسیاری از شرکتها با تکرار کردن این ایدهها تلاش بر رسیدن به جایگاه آنها را داشتند اما موفق نشدند.
برای تبدیل شدن یک ایده به ایده برتر، ایده کسب و کار باید متفاوت از ایدههای موجود باشد. ایده کسب و کار ما باید منحصر به فرد باشد و نتواند توسط مشاغل موجود در بازار تکرار شود. این به کسب و کار ما کمک میکند که برجسته شود و مصرف کنندگان میتوانند به راحتی با تجارت ما ارتباط برقرار کنند. برای رسیدن به ایده مناسب ممکن است به سراغ هر ایده بروید اما به این نکته توجه کنیم که یک ایده مناسب با تحقیق و مطالعه و تجربه بدست میآید.
خلاصه مقاله:
در فرآیند کارآفرینی، ایده پلی است بین نیازها و محصولات جدید. کارآفرینان همیشه براساس بررسی وضعیت و تشخیص نیازها و مشکلات و روشهای بهتر انجام کار به دنبال ایجاد محصولات جدید از روش ایدههای کارآفرینانه هستند. ایدهی ما زمانی میتواند نتیجه دهد و در بازار تحول ایجاد کند که راه حلی که ارائه می دهد، به راحتی قابل استفاده باشد و پیچیدگی زیادی برای مشتری نداشته باشد. در نتیجه ایدهی خوب ایدهای است که دغدغهی اصلی ایده پرداز باشد و حاضر باشد برای آن سالها وقت صرف کند. در راه تبدیل ایده به محصول، مشکلات طاقت فرسا را تحمل کند و بعد از شکستهای متعدد دست از اجرایی شدن آن برندارد تا وقتی که به موفقیت برسد.