مدیریت برند
مدیریت برند در انجام موفق پروسهی برندسازی در عرصهی کسب و کارها از تاثیر قابل توجهی برخوردار است. تا زمانی که نتوانیم فرآیند برندسازی را به نحو احسنت انجام دهیم، حتی اگر بهترین و باکیفیتترین محصولات را هم داشته باشیم، دیده نخواهند شد. از طرفی دیگر نیز گاهی با سقوط بهترین و باکیفیتترین برندها مواجهیم که نشات گرفته از مدیریت ضعیف آنهاست. همچنین برای خواندن مقالههای بیشتر در مورد برندسازی میتوانیم به صفحه بلاگ مراجعه کنید.
ماهیت مدیریت برند:
انتقال پیام برند و بیان هویت آن در اثنای کلیههای فعالیتهای مربوط به برند از بازاریابی تا عملکرد درون سازمانی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. از همه مهمتر بیان این پیام و شناساندن برند به مشتریان است. مدیریت برند وظیفهی بیان نقاط تمایز، شناساندن مزیتهای رقابتی برند خود در قیاس با رقبا، اعلام مداوم ارزشهای نام تجاری بوسیلهی تبلیغات و در دست گرفتن بازار هدف را بر عهده دارد.
مدیر برند مسئول اصلی حفظ مهمترین دارایی سازمان یعنی همان برند میباشد. محافظت از برند هم موجب سودآوری است و هم با ایجاد ارتباط مستحکم، موجب بقای آن در زمان چالشهای اقتصادی حاکم بر جامعه میشود.
این نکته را نیز بایستی به یاد داشته باشیم که ما متناسب با نوع صنعت، بودجهی تخصیص یافته برای برندینگ و ماهیت اصلی برند، با سبکهای مدیریتی متفاوتی مواجهیم.
مقالات مرتبط: ترمیم برند یا برند سازی مجدد
اصول مدیریت برند:
هر مدیر برندی بایستی به ۵ اصل پایبند باشد:
۱. تمایز:
از ویژگیهای یک برند موفق این است که قادر باشد خود را با مزیتهای رقابتیاش در میان رقبا معرفی نماید. بدلیل تنوع محصول و خدماتی که در بازار وجود دارد، یک نام و برند تجاری درصورتی در جذب مشتری موفق خواهد بود که یا مزیت رقابتی خود را تقویت نماید و یا قیمت ارائهی محصولات و خدمات را رقابتیتر تعیین نماید. لذا لحاظ مزیت رقابتی در پروسهی مدیریت برند و تمامی فعالیتهای مرتبط ضروری است.
۲. تمرکز:
در ضمن پروسهی مدیریت برند بطور معمول ما یکی از ۳ هدف زیر را دنبال میکنیم:
یا به دنبال توسعهی محصول و ارائهی محصول جدید هستیم.
یا به دنبال دستیابی به کانالهای جدید برای توزیع
و یا خواهان کسب سهام بیشتر در بازار جدید
اما آنچه که در این بین مهم است، سنجش سنخیت و هماهنگی میان فعالیتهای جدید برند و تکیهی اصلی آن میباشد. برندی که توجه خود را در چندین زمینهی مختلف پراکنده نموده و در زمینهی مشخصی فوکوس ندارد نمیتواند به موفقیت دست یابد.
۳. سادگی:
با وجود تبلیغات مختلف و پر رنگ و لعابی که امروزه با آن مواجهیم، باید بدانیم که تاثیرگذاری مثبت بر روی مخاطب، تنها در ۱۰ ثانیهی اول رخ میدهد. لذا تاکید بر نیازهای اصلی مخاطبان و رفع این نیازها در سادهترین حالت ممکن کارآمدتر خواهد بود.
مقالات مرتبط: شخصیت برند چیست؟
۴. شکل ظاهری:
تحقیقات گستردهای که در زمینهی بازاریابی صورت گرفته، بیانگر این مطلب است که تبلیغات قوی برای یک برند نیز به تنهایی نتیجهبخش نمی باشد. بلکه در راستای تبلیغات، بایستی به بستهبندی محصول و یا سرویس ارائهی محصول و خدمات توجه شود. از آنجا که ۹۸٪ تصمیمات مشتریان در زمان خرید کالا بر اساس ظاهر آنهاست، ویژگیهای ظاهری میتواند تاثیر بسزایی در انتخاب یک برند داشته باشد.
۵. تداوم:
در فضای سرشار از تبلیغات گوناگون، یک مدیریت برند صحیح قادر خواهد بود پیام برند خود را بطور واضح و شفاف از طرق مختلف بازاریابی و تبلیغات منتقل نماید. تداوم و مداومت در طراحی و اجرای استراتژیهای برندینگ و چگونگی تعاملات برند با جامعهی هدف تعیین کننده خواهد بود.
کلام آخر
مدیریت برند به طور خلاصه به معنای نگهداری از شهرت و اعتبار یک نام تجاری است. برای این منظور بایستی از اصول و قوانین مربوط به این حوزه تبعیت نماییم. هر برندی نیازمند یک مدیریت قوی و کاربلد در جهت رشد و بقای خود است. برای اینکه یک برند بتواند در بازار رقابتی به ثبات و استحکام برسد، بایستی مدیر آن مسیر پیشی گرفتن از رقبا را آموخته و آن را به نحو احسنت بکار گیرد. برای دریافت مشاوره با متخصصان سایت یوپرودمی با شماره ۰۹۱۲۰۸۹۶۲۸۹ در تماس باشید.